گفتگوی شبانه هواشان: درک گرمی تیم در صخره ها
در ساعت 20:00 در 22 آوریل 2025، در مقابل دروازه Huashan Yuquanyuan، هفت شخصیت از شرکت تجاری شانسی Jufeng Delong Co، Ltd تجهیزات کوهنوردی خود را مرتب می کردند.نور ماه پله هاي سنگی رو سفيد نقره رنگ کرداين تيم سازي ظاهراً عادي در حال نوشتن فصل منحصر به فردي است که متعلق به اين تيم در ميان قله ها و صخره هاي خطرناک است
1سمفوني از نور و سايه روي صخره ها
شیب ساختمان چیانچی طبیعت وحشیانه اش را در نور ماه و زنجیرهای آهنین در باد شب نشان می داد.وقتي که مدير تجارت خارجي به آرامي به نيم راه از قله شمال بالا رفتاو در حالی که در حال حرکت بود، همکارانش متوجه شدند که چیزی در بدن او اشتباه است. او به دلیل سرما احساس ناراحتی می کرد، اما او تسلیم نشد. او استراحت کرد و به راه رفتن با همه ادامه داد.اون به خاطر ناراحتي که داشت، برنامه ي پيشروي کل تيم رو به تأخير نندازيددر جاده سنگی باریک و تند، او با اراده قوی و ایمان خود را پشتیبانی می کرد. پله های سنگی نامنظم جاده های کوهستانی پیچ و تاب را به دنبال یکدیگر تشکیل می دادند.هر طبقه اي از ارتفاعات مختلف بودجاده های کوهستانی که به نظر ساده می رسید برای تیم مشکلاتی برای خدمت به مشتریان در سطح بالا بود.رئیس همیشه در انتهای تیم راه می رفت تا به همه داستان های جالب بگویدبه نظر می رسید که همه جور جوک وجود دارد، که به همه اجازه می دهد به راحتی و شادانه از یک جاده نامعلوم دشوار و خطرناک پس از دیگری در خنده عبور کنند.آرامش صداي اون مثل درخشان ترين ستاره ي شمالي در آسمان شب بود؛ راه ما را به جلو روشن می کرد و همیشه حس آرامش را حفظ می کرد که می توانست از کل تیم مراقبت کند بدون اینکه کارمندان احساس استرس کنند.
در پلتفرم قله شمال صبح زود، شياو وانگ، تازه وارد در بخش بازاريابي، به خاطر کم خميري اندک لرزه کرد.و شياو جيانگ شکلات رو بيرون آورد و به شياو وانگ دادوقتی همکارهای زن دیگر شروع به به اشتراک گذاشتن میله های انرژی کردند، گاو گاو از بخش بازاریابی ناگهان با صدای بلند خندید:معلوم شد که هرکدوممون يه سلاح مخفي توي کيفمون داريمدر این شب سرد، دمای بالای کوه هواشان بسیار سرد بود، اما گرما تیم باعث شد که سرما بی معنی باشد.
2توتم هاي روحاني در درياى ابرها
در جاده چوبی شکل Z در Canglong Ridge، Xiaojun، یک متخصص منابع انسانی، به دریا از ابرها زیر پاهایش نگاه کرد.همه با هم حرف زدند. او از یک کوه به جلو و عقب حرکت کرد. شیائوجون لبخند زد و گفت: مشکلی نیست، فقط به طور تصادفی روی فضای خالی قدم گذاشتم. او دوباره بلند شد و با همه به جلو رفت.درخشش نور راه ما را به جلو روشن کرد، اما هر بار که از یک پله عبور می کردیم، متوقف می شدیم و به جاده ای که رفته بودیم نگاه می کردیم، با همه نوع فریاد و ما نمی توانستیم به جاده ای که رفته بودیم باور کنیم.هر وقت که يه تقاطع در جاده بود، برادر ما شياو جيانگ مثل يه راهنمايي به ما ظاهر شد، به ما کمک کرد تا فاصله و دشواری شرایط جاده رو تحلیل کنيم، چقدر دور بوديم، و کجا ميتونستيم استراحت کنيم،و برای ما یک مسیر وسیع و آسان انتخاب کرداون مثل يه سوزن جادويي بود که به ما ايمان مي داد اون هميشه جلوي ما راه مي رفت تا راه رو براي ما در طول راه کشف کنهکوله پشتی سنگین بود، می ترسید که او نمی تواند با تیم ما همراه شود، بنابراین به آرامی دو کیسه بزرگ پر از انرژی های مختلف را برای ما آماده کرد در صورت نیاز به آن در هر زمان.شکل برادر بزرگ مثل آتش بود، لحظه هاي سخت همه رو روشن ميکنه
در پلتفرم تماشای خورشید در دونگفنگ در ارتفاع 2096 متر، وقتی اولین شعاع نور صبح ابرها را شکافت، هفت جفت دست در همان زمان بالا رفت.,وانگ ژنیو به شب که در حال محو شدن بود اشاره کرد و گفت:تاريکي هرگز نمي تونه سرعت نور رو به دست بيارهدر نور صبح، سايه ي همه به جناح هاي بزرگ روي صخره پيچيده شد.
3نشانه هاي رشد در راه خونه
راه به هواشان مانند یک روده پیچ و تاب است، اما گام های تیم در حال سبک شدن است. مدیر کانال شیاؤ ژائو ناگهان به یک مکان در دیوار سنگی اشاره کرد: "نگاه کنید!" همه به سمت انگشتش رفتند و متوجه شدند که نوار آرزوهایی که شب گذشته به بالای درختان بسته شده بودندهر نوار اهداف سالانه اعضای تیم را روی آن نوشته و حالا شبیه یک یادداشت در آفتاب است.
شیاو لین، متخصص خدمات مشتری، به پای کوه نگاه کرد و زمزمه کرد: "حالا به هواشان نگاه می کنم، آنقدر ترسناک به نظر نمی رسد". این جمله باعث لبخند آگاهانه ای شد.تو اتوبوس برگشت، در میان خروپف، رئیس در یک یادداشت نوشت: "خوب ترین تیم سازی این است که به همه اجازه دهید شجاعت خود را در مواجهه با چالش ها ببینند و نبض جمعی در کمک متقابل را احساس کنند".
این صعود که 11 ساعت و 36 دقیقه طول کشید، نه تنها ارتفاع کوه هوا را اندازه گیری کرد، بلکه یک مختص جدید برای ارتفاع روحیه تیم را نشان داد.وقتي که کابين شيشه اي خط لوله ي غربي از افق عبور کرد، همه می دانستند که چشم های گرم در صخره ها مبادله می شوند، منابع انرژی عبور می کنند، و داستان های زندگی به اشتراک گذاشته شده مدتهاست که به پایه ای از اعتماد تبدیل شده است که قوی تر از گرینیت است.کوه هوا هنوز ایستاده، اما تیمی که در این شب شرکت کردند قبلاً "مسابقات شمشیر هواشان" خود را داشتند - در دنیای کسب و کار، این دوستی که با هم به قله می رسید، تیز ترین شمشیر است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد داستان ما، لطفا به وب سایت ما مراجعه کنید
https://sxjfdl.en.alibaba.com یا https://www.jftruckparts.com
گفتگوی شبانه هواشان: درک گرمی تیم در صخره ها
در ساعت 20:00 در 22 آوریل 2025، در مقابل دروازه Huashan Yuquanyuan، هفت شخصیت از شرکت تجاری شانسی Jufeng Delong Co، Ltd تجهیزات کوهنوردی خود را مرتب می کردند.نور ماه پله هاي سنگی رو سفيد نقره رنگ کرداين تيم سازي ظاهراً عادي در حال نوشتن فصل منحصر به فردي است که متعلق به اين تيم در ميان قله ها و صخره هاي خطرناک است
1سمفوني از نور و سايه روي صخره ها
شیب ساختمان چیانچی طبیعت وحشیانه اش را در نور ماه و زنجیرهای آهنین در باد شب نشان می داد.وقتي که مدير تجارت خارجي به آرامي به نيم راه از قله شمال بالا رفتاو در حالی که در حال حرکت بود، همکارانش متوجه شدند که چیزی در بدن او اشتباه است. او به دلیل سرما احساس ناراحتی می کرد، اما او تسلیم نشد. او استراحت کرد و به راه رفتن با همه ادامه داد.اون به خاطر ناراحتي که داشت، برنامه ي پيشروي کل تيم رو به تأخير نندازيددر جاده سنگی باریک و تند، او با اراده قوی و ایمان خود را پشتیبانی می کرد. پله های سنگی نامنظم جاده های کوهستانی پیچ و تاب را به دنبال یکدیگر تشکیل می دادند.هر طبقه اي از ارتفاعات مختلف بودجاده های کوهستانی که به نظر ساده می رسید برای تیم مشکلاتی برای خدمت به مشتریان در سطح بالا بود.رئیس همیشه در انتهای تیم راه می رفت تا به همه داستان های جالب بگویدبه نظر می رسید که همه جور جوک وجود دارد، که به همه اجازه می دهد به راحتی و شادانه از یک جاده نامعلوم دشوار و خطرناک پس از دیگری در خنده عبور کنند.آرامش صداي اون مثل درخشان ترين ستاره ي شمالي در آسمان شب بود؛ راه ما را به جلو روشن می کرد و همیشه حس آرامش را حفظ می کرد که می توانست از کل تیم مراقبت کند بدون اینکه کارمندان احساس استرس کنند.
در پلتفرم قله شمال صبح زود، شياو وانگ، تازه وارد در بخش بازاريابي، به خاطر کم خميري اندک لرزه کرد.و شياو جيانگ شکلات رو بيرون آورد و به شياو وانگ دادوقتی همکارهای زن دیگر شروع به به اشتراک گذاشتن میله های انرژی کردند، گاو گاو از بخش بازاریابی ناگهان با صدای بلند خندید:معلوم شد که هرکدوممون يه سلاح مخفي توي کيفمون داريمدر این شب سرد، دمای بالای کوه هواشان بسیار سرد بود، اما گرما تیم باعث شد که سرما بی معنی باشد.
2توتم هاي روحاني در درياى ابرها
در جاده چوبی شکل Z در Canglong Ridge، Xiaojun، یک متخصص منابع انسانی، به دریا از ابرها زیر پاهایش نگاه کرد.همه با هم حرف زدند. او از یک کوه به جلو و عقب حرکت کرد. شیائوجون لبخند زد و گفت: مشکلی نیست، فقط به طور تصادفی روی فضای خالی قدم گذاشتم. او دوباره بلند شد و با همه به جلو رفت.درخشش نور راه ما را به جلو روشن کرد، اما هر بار که از یک پله عبور می کردیم، متوقف می شدیم و به جاده ای که رفته بودیم نگاه می کردیم، با همه نوع فریاد و ما نمی توانستیم به جاده ای که رفته بودیم باور کنیم.هر وقت که يه تقاطع در جاده بود، برادر ما شياو جيانگ مثل يه راهنمايي به ما ظاهر شد، به ما کمک کرد تا فاصله و دشواری شرایط جاده رو تحلیل کنيم، چقدر دور بوديم، و کجا ميتونستيم استراحت کنيم،و برای ما یک مسیر وسیع و آسان انتخاب کرداون مثل يه سوزن جادويي بود که به ما ايمان مي داد اون هميشه جلوي ما راه مي رفت تا راه رو براي ما در طول راه کشف کنهکوله پشتی سنگین بود، می ترسید که او نمی تواند با تیم ما همراه شود، بنابراین به آرامی دو کیسه بزرگ پر از انرژی های مختلف را برای ما آماده کرد در صورت نیاز به آن در هر زمان.شکل برادر بزرگ مثل آتش بود، لحظه هاي سخت همه رو روشن ميکنه
در پلتفرم تماشای خورشید در دونگفنگ در ارتفاع 2096 متر، وقتی اولین شعاع نور صبح ابرها را شکافت، هفت جفت دست در همان زمان بالا رفت.,وانگ ژنیو به شب که در حال محو شدن بود اشاره کرد و گفت:تاريکي هرگز نمي تونه سرعت نور رو به دست بيارهدر نور صبح، سايه ي همه به جناح هاي بزرگ روي صخره پيچيده شد.
3نشانه هاي رشد در راه خونه
راه به هواشان مانند یک روده پیچ و تاب است، اما گام های تیم در حال سبک شدن است. مدیر کانال شیاؤ ژائو ناگهان به یک مکان در دیوار سنگی اشاره کرد: "نگاه کنید!" همه به سمت انگشتش رفتند و متوجه شدند که نوار آرزوهایی که شب گذشته به بالای درختان بسته شده بودندهر نوار اهداف سالانه اعضای تیم را روی آن نوشته و حالا شبیه یک یادداشت در آفتاب است.
شیاو لین، متخصص خدمات مشتری، به پای کوه نگاه کرد و زمزمه کرد: "حالا به هواشان نگاه می کنم، آنقدر ترسناک به نظر نمی رسد". این جمله باعث لبخند آگاهانه ای شد.تو اتوبوس برگشت، در میان خروپف، رئیس در یک یادداشت نوشت: "خوب ترین تیم سازی این است که به همه اجازه دهید شجاعت خود را در مواجهه با چالش ها ببینند و نبض جمعی در کمک متقابل را احساس کنند".
این صعود که 11 ساعت و 36 دقیقه طول کشید، نه تنها ارتفاع کوه هوا را اندازه گیری کرد، بلکه یک مختص جدید برای ارتفاع روحیه تیم را نشان داد.وقتي که کابين شيشه اي خط لوله ي غربي از افق عبور کرد، همه می دانستند که چشم های گرم در صخره ها مبادله می شوند، منابع انرژی عبور می کنند، و داستان های زندگی به اشتراک گذاشته شده مدتهاست که به پایه ای از اعتماد تبدیل شده است که قوی تر از گرینیت است.کوه هوا هنوز ایستاده، اما تیمی که در این شب شرکت کردند قبلاً "مسابقات شمشیر هواشان" خود را داشتند - در دنیای کسب و کار، این دوستی که با هم به قله می رسید، تیز ترین شمشیر است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد داستان ما، لطفا به وب سایت ما مراجعه کنید
https://sxjfdl.en.alibaba.com یا https://www.jftruckparts.com